دخترم پرنیکا

احساسات

1391/2/8 16:19
نویسنده : پپو
860 بازدید
اشتراک گذاری

دخترم، نازگلم....

شاید احساساتی بودن، تا به این حد که مادرت هست، یه موهبت باشه، شایدم یه درد....

اما هرچه هست، تحملش از ظرفیت خیلیا کمتره، درکشم سخت تره.

نمیدونم...... گاهی آرزو می کنم تو هرگز به اندازه مادرت احساساتی نباشی، چون یقینا" خیلی اذیت میشی، خیلی زیاد.....

و تحمل آزار تو برای مادرت خیلی سخت تر از هرچیزی تو دنیاست....

وقتی مادرت از دیدن یه منظره رویایی به غلیان میاد، هیچ کس حتی پدرت نمیتونه عمق احساساتشو درک کنه.....

وقتی از دیدن یه صحنه تاثر برانگیز اشکهای غلطانش جوی آبی روی صورتش بوجود میارن، بازم هیچکی نمیتونه بفهمه توی دل مادرت چی میگذره....

امروز با دیدن فیلم "فرزند خوانده" با بازی جیم کری و یه پسر کوچولوی فوق العاده شیرین، بازم اشکم دراومد....

قطعا" بی احساس بودن جالب نیست، اما اینقدر احساساتی بودن هم راحت نیست....

پس آرزو می کنم دخترکم که هرگز احساساتت هر چقدر قوی و زیبا، تورو آزار ندن و بیشتر از اشک لبخند رو توی چهره زیبات ببینم.....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

nona
7 خرداد 91 19:50
الهی بگردمت دوستم چه با احساس با دخملت حرفیدی ایشاالله که تمام مشکلات حل میشه عزیزم وسهم با هم بودنت با دخمله نانازت بیشتر میشه نگران نباش سهمیه ها میخواد زیاد شه